ابرام بعداز مرگ پدرش بههمراه سارای و برادرزادهاش لوط، حرّان را ترک کرد و بهسوی کنعان رهسپار شد. ابرام با ایمانی همانند صخره، بدون تردید درمقابل وعدههای خدا سرتعظیم فرود آورد.
--------
26:45
فرازهایی از زندگی ابراهیم - ۱
تارح پدر ابرام با خويشاوندان خود، شهر اور را بهقصد رفتن به سرزمین دیگری ترک کرد. خدای حقیقی و آفرینندۀ جهان با ابرام سخن گفته بود و از او خواسته بود تا به سرزمین کنعان برود.
--------
26:41
صلیب و چاقوی ضامندار - ۱۱
دیوید میخواست خانۀ بزرگی تأسیس کند که مرکز محبت و دوستی باشد. سرانجام بهشکل معجزهآسایی هزینۀ خرید ملکی شبیه به قصر مهیا شد و جوانان زیادی در آن مرکز زندگیشان تبدیل گشت.
--------
26:55
صلیب و چاقوی ضامندار - ۱۰
پساز مدتی دیوید بهطور تماموقت به خدمت جوانان خلافکار نیویورک پرداخت و بهصورت دائمی در نیویورک مستقر شد. او شروع به انتشار و پخش جزوه و همچنین تولید برنامههای تلویزیونی نمود.
--------
26:37
صلیب و چاقوی ضامندار - ۹
در شب آخر جلسات در استادیوم، گروه مائومائو نیز به آنجا آمد. خدا قلب آنها را عوض کرد و همۀ اعضای آن گروه بههمراه سی جوان دیگر از دستههای مختلف، به مسیح ایمان آوردند.
آواز نجات، عنوان برنامههايی از راديو مژده است که جويندگان حقيقت را کمک میکند تا به نجات و رستگاری مسيحی پی ببرند. در انجيل مقدس نوشته شده: "زيرا فيض خدا ظاهر شده و نجات را در برابر همه قرار داده است." (رسالۀ به تيطس، فصل دوم، آيۀ يازده).